کاوش موضوع عدالت اجتماعی
صفحه اصلی
عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی؛ یکی از دلالتهای مفهوم عدالت است که منظور از آن تخصیص «منصفانهی» منابع در یک اجتماع انسانی است. به این معنا؛ قانون باید به سطح قابل قبولی از عدالت واقعی و رسمی دست یابد و باید توزیع منصفانهٔ منابع و برابر فرصتها را تضمین کند.
امروزه در جریان اصلی سیاسی سه نظریهٔ فلسفهٔ سیاسی سه مکتب اصلی عدالت وجود دارد:
آثار ارسطو در خصوص عدالت که بسیار تأثیرگذار و مجادله برانگیزند؛ که مبنای نظریههای مدرن نو-ارسطویی و فردگرایانه برای عدالت هستند، نظیر فلسفهٔ عینیت گرای نیچهای آین رند. مهمترین کار روش شناسانهٔ ارسطو تمایز قراردادن او بین عدالت اصلاحی و توزیعی بود.
نظریههای قرارداد اجتماعی که آموزههای لیبرال کلاسیک خود را با فرضیهٔ معروف قرارداد اجتماعی توجیه میکند؛ فرض میشود اجتماع آزاد و مردمسالار مبتنی بر انتخاب آزاد، عوامل عاقل و خودمختار است.
سودمندگرایی، فلسفهای که هدف آن حداکثرسازی رفاه اجتماع است: نفوذ و قدرت سودمندگرایی نیروی اصلی پشتیبان استحکام و قوی کردن فلسفهٔ سیاسی بوده است؛ خصوصاً پس از آنکه سودمندگرایی توسط علم اقتصاد نئو کلاسیک مورد پذیرش قرار گرفت. اغلب نظریات معاصر با واکنش (معمولاً منتقدانه) نسبت به ایدههای سودمندگرایانه شروع میشوند.... بیشتر در ویکی پدیا